در برابر اندیشه «مصرف می‌کنم پس هستم» که در پس زندگی مصرف‌گرایانه ما قرار دارد و هر روز ما را به سمتی می‌کشد و به رنگی در می‌آورد، همواره کسانی بوده‌اند که کم‌خواهی، اعتدال و میانه‌روی را بهترین گزینه برای خوب زیستن معرفی کرده‌اند. حتی واژه «اقتصاد» در سنت دینی ما به معنای میانه‌روی در ابعاد زندگی  بوده است.جنبش مدرن کمینه‌گرایی یا مینمالیزم تلاشی است برای احیای ارزش‌های کهن اخلاقی در عرصه مصرف. سوِند برینکمن، استاد روان‌شناسی و مطالعات میان‌رشته‌ای دانمارکی، در کتاب فضیلت کناره‌ گرفتن: هنر خویشتن‌داری در عصر افراط (٢٠١٩)، می‌کوشد تا چشم‌انداز تازه‌ای به این مساله بگشاید و نشان بدهد که همچنان نیازمند فضیلت باستانی اعتدال هستیم و امروزه بیش از همیشه به آن نیازمندیم. در زمانه‌ای که آزمندی ترویج و فزون‌خواهی تشویق می‌شود، چرا باید «امل» باشیم و از میزان مصرف خود بکاهیم؟ در حالی که همه جوش مصرف بیشتر را می‌زنند، چرا من و شما باید از مسابقه کنار برویم؟ برینکمن پنج دلیل متمایز و مکمل پیش می‌کشد تا ما را قانع کند لازم نیست که در این مسابقه که همه درنهایت بازنده آن هستند شرکت کنیم. 

اولین دلیل برای میانه‌روی جنبه اجتماعی و سیاسی دارد. منابع کره زمین محدود است و نمی‌تواند پاسخگوی زیاده‌خواهی ما باشد. پس بهتر است قناعت پیشه کنیم. این دلیل خوبی است اما ممکن است کسی بگوید: چرا دیگران کوتاه نمی‌آیند و ما باید از خودمان 

مایه بگذاریم؟

دومین دلیل، برخلاف دلیل اول، بسیار وجودی، شخصی و به اصطلاح اگزیستانسیالیستی است. زندگی خوب نیازمند چند عنصر است از جمله «یک‌دلگی»؛ برای آنکه خوب زندگی کنیم، بهتر است چند چیز معین و مشخص را با همه وجود بخواهیم و از خیر چیزهایی که ذهن و ضمیرمان را پریشان و وجودمان را پراکنده می‌کند بگذریم.

سومین دلیل رویکردی اخلاقی دارد و بر این نکته تاکید می‌کند که اگر بخواهیم کمی به نیازهای دیگران توجه کنیم لازم است تا در زندگی خویش اعتدال داشته باشیم و اجازه بدهیم که منابع محدود روی زمین

 به همه برسد.

چهارمین استدلال جنبه روان‌شناختی دارد. ما در پی هر چه باشیم به سرعت به آن عادت می‌کنیم، یعنی در چرخه لذت گیر می‌کنیم. پس بهتر است مهارت و فضیلت قناعت را در خود پرورش دهیم و از داشته‌های خودمان لذت ببریم.

پنجمین استدلال از منظر زیباشناختی به میانه‌روی و اعتدال نگاه می‌کند. زیبایی در سادگی است و هر چه زندگی ما ساده‌تر باشد می‌تواند طرح هنری زیباتری به شمار رود. از این چشم‌انداز اعتدال ارزش زیباشناسانه دارد. بدین‌ترتیب، اعتدال در زندگی زمینه‌ساز جامعه خوب می‌شود، وجود ما را عمق می‌بخشد، اهمیت اخلاقی دارد، روان ما را آسوده می‌سازد و به زندگی ما زیبایی می‌بخشد. 

ایده اصلی این کتاب، یک ایده رواقی است که از آزمون زمان سرفراز بیرون آمده است و نویسنده با یافته‌های اقتصادی، فلسفی و روان‌شناختی تازه آن را تقویت کرده است. فضیلت میانه‌روی که میانه دو سر افراط و تفریط قرار دارد، همچنان اعتباری جهانی دارد و لازمه ثبات شخصیت و خوداستمراری روانی است. با لنگر میانه‌روی است که در این دریای پرآشوب مصرف‌گرایی می‌توانیم همچنان خود را حفظ کنیم و هر لحظه به رنگی در نیاییم. ما باید خودمان زندگی خویش را شکل دهیم. اما چگونه؟ دو راه دارد: یکی آنکه اراده خود را تربیت کنیم تا همواره با امواج مصرف‌گرایی پیش نرویم؛ دوم آنکه برای خود مناسکی تعریف کنیم و به آنها پایبند باشیم و نخواهیم هر کالای تازه را مصرف کنیم. کمی محافظه‌کاری بد نیست. 

از این نویسنده تاکنون سه کتاب به فارسی ترجمه شده است که فضیلت کناره‌ گرفتن: هنر خویشتن‌داری در عصر افراط (ترجمه محمد ملاعباسی، تهران، ترجمان، ١٣٩٩، ١١٢ص) از آنها مختصرتر و خوشخوان‌تر است. ترجمه آن نیز در مجموع پذیرفتنی و خواندنی است.